آســ★ـــآره

پناه‌به‌صداقت‌چشمات،وقتی‌لبات‌به‌دروغ‌گفتن‌تر‌میشه

We are strangers now

همه ما یه جاهایی تو اوج خواستن، نخواستیم.
تو اوج خواستن، ادما رو گذاشتیم کنار چون بدون ما حالشون بهتر بود، بدون ما راحت تر بودن.
زمان میبره تا بفهمیم که بعضی چیزا تو گذشته قشنگه، بعضی چیزا باید همونجا جا بمونن تا ما با یاد آوریشون لبخند بیاریم رو لبمون.
باید بعضی چیزا مختص گذشتمون باشن که هر وقت یادش افتادیم،نفس عمیق بکشیم و بگیم یادش به خیر.
التماس نکنید که کسی که رفته رو برگردونید، بزارید جا بمونه تو گذشته و براش آرزوهای خوب کنید.
یادمون باشه که اون آدم بدون ما بهتره حالش!

امروز یادم اومد اوج دوستیم باهات همین ماها بود:) همیشه میگفتی "بهترینا هم غریبه میشن. به این صمیمی بودنا نگاه نکن" ولی خب! من باور نکردم

****

داشتم فکر می‌کردم بعضیامون خیلی بی‌رحمانه داریم یه دردایی رو تحمل می‌کنیم، دردایی که خیلی بزرگ‌تر از قد و قواره‌ی ماست؛ مخصوصا دردای عاطفی... دردایی که هیچ‌وقت حق انتخابی براشون نداشتیم، زورشون خیلی بیشتر از لبخندامونه. دردایی که هر بار از خودت می‌پرسی خب چرا بازم من؟ و هر بار جوابی که هیچ‌وقت پیداش نکردی؛ غمگین و غمگین‌ترت می‌کنه...

its not me

من مث اینا نیستم

سلیقه دور ورم کسایی شدن که من سعی میکردم مثلشون نباشم

sayna is dead

مبحث عوض شد

ساینا تبدیل به یون بدبختی شده

ولی جدن

شیمی نسبت به بقیه تخصصیا بدک نیست

kidddd

بخند بچه. بخند. 

من کنارت میمونم؛ 

وقتی با مشکلات مختلفت‌ کلنجار میری.

وقتی حصار فکرات اجازه نفس کشیدن بهت نمیده. 

تو زندگی میکنی، 

چیز‌های اشتباه رو به زبون میاری، 

اشتباهاتی رو توی کار‌هات انجام میدی و همیشه کسایی هستن که در هر صورت دوستت دارن

girl:)

میخاستم سر اینکه فاللل ایننن لاووو شدی و ایگم میکنی فوش بدم ولیخب

تبریک هم میگم

پیر شین (با اینکه اصن ربطی نداره)

منم لاو یو

healing

اينكه قرار نيست هيچ چيز خوشحال كننده ای وجود داشته باشه عجيب نيست؟