آســــــــــــــــــ★ـــــــــــــــــآره

«آنجا که من تمام میشوم و تو آغاز. همانجا که از من بگذری، به خودت میرسی»

shamloo

در فراسوی مرزهای تن‌ات تو را دوست می‌دارم.

در فراسوهای پیکرهای‌مان، با من وعده‌ی دیداری بده.

چشم انتظار توام.