سیلور بوک

سآینآ» 1404/5/18 00:27
اینجا هم که بد خاک گرفته:)
انگار کلمه ها، سالها پشت در موندن و صدا به صدا نرسیده
پنجره اینجارو که باز میکنم، بوی کهنهی دفترها و نیمهجملههایی میاد که راهی به پایان نداشتن
دلم برای این خاک و این سایهها تنگ شده بود.
واقعا راسته که عاشق واقعی دیگه نمیتونه بنویسه
هنوزم رو حرفم میمونم، نوشتن محرکش درده، توام که فعلا نمیزاری دستش بهم برسه
این بارم برگشتم با دست پر از حرفهای مونده اما جیب های پر از سکوتای طولانی.
همیشه که نباید حرف زد