من؟ همون بدبختیم که برای فرار از واقعیتا میخوابه ولی با کابوس از خواب میپره
شده روتین. کم کم باید به فکر این باشم انتخاب کنم کدومشونو ببینم که کمتر وحشتناک باشه
بعضی شبا ضعیف ترین ورژن خودمو با جفت چشمام میبینم
و این قشنگ نیست.
این روزها دیگه حتی میتونم به وضوح اون حاله ی جداکننده و مرزی که بین خودم با دنیا و آدم ها کشیدم رو ببینم. انگار همه ی آدم ها داشتن به هم دست میدادن و میگفتن و می خندیدن و من دست هام رو توی جیبم قایم کرده بودم، صورتمو برمیگردوندم و توی سکوت یه گوشه نشسته بودم.
حس یه فضایی رو دارم که به یه جای دور تبعید شده، یه جای دور و غریب. کاش حداقل یه سفینه داشتم :(
این منِ بدون خودتو دیدی؟ دیدی چقدر زودرنج شده؟ دیدی چقدر ترسو شده؟ دیدی چقدر بی اعتماد شده؟ دیدی چجوری پشتش خالی شده؟ دیدی چقدر آروم شده؟ دیدی چقدر کم حرف شده؟ دیدی چقدر سرد شده؟ دیدی؟
نه ندیدی، نه نه
خوشم اومد
نوشته بود: لیاقتت این است در خاطراتم بمانی
درست است. درباره ات مینویسم، تو افسانه من بودی
بحث اعتماد نیست. جا برای زخم جدید ندارم
اینکه من دارم از پسش برمیام به این معنی نیست که آسونه.🤩
خارتان را...
بابا زنیکه منو از خودم بپرس من واسه همه یجور نیستم!!!
حالا باز بیا بگو از فلانی شنیدم خیلی فلان چیزی🚶♂️💔
خوبه. خوبه. خوبه. خوبه
بکیرم. بکیرم. بکیرم. بکیرم
احمقم.احمق
ی ذره نه هاا
ی ذره درمون داره زیاد خیلی زیاد
ته دره هام باشی میام بغلت کنم.
کسیو ع دس دادم که شبم بدون اون صبح نمیشد.
حالا هی بیا زرت زرت کن برا ما که از احساسات خیلی حالیته🎀
هوا داره دیگه روشن میشه ولی الان نمیرسم عمرا پیشت داره برام عقده ام میشه انگار
-دورچی
کاش تو راه مدرسه سگ بخورتم
یه مشت ددیعلی و بیبی گوریل ریختن تو ریاضیا
باباصثقحخصثصث
*نیشخند *نیشخند *نیشخند *نیشخند *نیشخند
رو مود یه بغض سگیم که انگار یه برگ از درخت جلو چشمم میفته میخوام گریه کنم
فقط منتظرم یه چیز بشه بشینم غرق کنم خودمو تو اشکام.
دنیا چه جای مزخرفیه.
بابا! من نیستمتون!
شما ام منو نباشید ، مرسی.
الان که فک میکنم پارسال چقد احمق بودم
البته الانم هستم. سال بعد میفهمم.
آغاز اضافه شدن یک بدبختی را به بدبختی های قبلی، تبریک میگویم.
نه جدی. سال تحصیلی جدیدتون مبارک:)⭐
شهر برای اتفاقی دیدنت زیادی بزرگه بچه